پدر روزنامه می خواند، اما پسر کوچکش مدام مزاحمش می شد. حوصله ی پدر سر رفت و صفحه ای از روزنامه را که نقشه جهان را نمایش می داد جدا و قطعه قطعه کرد و به پسرش داد و گفت : نظرات شما عزیزان:
سلام مرسی که به وبم اومدی و نظر دادی.وبت باحاله.من لینکت میکنم توم اگه خواستی وبمو بلینک.بازم به وبم بیا.منتظرم.فعلا بایپاسخ:خواهش میکنم
|
About
به وبلاگ من خوش آمدید
Archivesبهمن 1391مهر 1391 شهريور 1391 AuthorsLinks
$$$ فقط برای خنده$$$
تبادل
لینک هوشمند
SpecificLinkDump |